loading...
شهرام +خاطره ها+هالیوودی+5
بگذاربي صدا بميرم بازدید : 25 دوشنبه 05 فروردین 1392 نظرات (0)
برخیز که می‌رود زمستان
بگشای در سرای بستان
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان
برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه می‌کند گل افشان
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم و عشق پنهان
بوی گل بامداد نوروز
و آواز خوش هزاردستان
بس جامه فروختست و دستار
بس خانه که سوختست و دکان
ما را سر دوست بر کنارست
آنک سر دشمنان و سندان
چشمی که به دوست برکند دوست
بر هم ننهد ز تیرباران
سعدی چو به میوه می‌رسد دست
سهلست جفای بوستانبان

سعدی


¤¤¤¤¤

ز کوى يار مي آيد نسيم باد نوروزى
از اين باد ار مدد خواهى چراغ دل برافروزى
چو گل گر خرده اى دارى خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلط ها داد سوداى زراندوزى
ز جام گل دگر بلبل چنان مست مى لعل است
که زد بر چرخ فيروزه صفير تخت فيروزى
به صحرا رو که از دامن غبار غم بيفشانى
به گلزار آى کز بلبل غزل گفتن بياموزى
چو امکان خلود اى دل در اين فيروزه ايوان نيست
مجال عيش فرصت دان به فيروزى و بهروزى
طريق کام بخشى چيست ترک کام خود کردن
کلاه سرورى آن است کز اين ترک بردوزى
سخن در پرده مي گويم چو گل از غنچه بيرون آى
که بيش از پنج روزى نيست حکم مير نوروزى
ندانم نوحه قمرى به طرف جويباران چيست
مگر او نيز همچون من غمى دارد شبانروزى
مي اى دارم چو جان صافى و صوفى مي کند عيبش
خدايا هيچ عاقل را مبادا بخت بد روزى
جدا شد يار شيرينت کنون تنها نشين اى شمع
که حکم آسمان اين است اگر سازى و گر سوزى
به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
بيا ساقى که جاهل را هنيتر مي رسد روزى
مى اندر مجلس آصف به نوروز جلالى نوش
که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزى
نه حافظ مي کند تنها دعاى خواجه تورانشاه
ز مدح آصفى خواهد جهان عيدى و نوروزى
جنابش پارسايان راست محراب دل و ديده
جبينش صبح خيزان راست روز فتح و فيروزى

حافظ

¤¤¤¤¤

باد بهاری وزید، از طرف مرغزار
باز به گردون رسید، ناله‌ی هر مرغ‌زار
سرو شد افراخته، کار چمن ساخته
نعره زنان فاخته، بر سر بید و چنار
گل به چمن در برست، ماه مگر یا خورست
سرو به رقص اندرست، بر طرف جویبار
شاخ که با میوه‌هاست، سنگ به پا می‌خورد
بید مگر فارغست، از ستم نابکار
شیوه‌ی نرگس ببین، نزد بنفشه نشین
سوسن رعنا گزین، زرد شقایق ببار
خیز و غنیمت شمار، جنبش باد ربیع
ناله‌ی موزون مرغ، بوی خوش لاله‌زار
هر گل و برگی که هست، یاد خدا می‌کند
بلبل و قمری چه خواند، یاد خداوندگار
برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست، معرفت کردگار
وقت بهارست خیز، تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست، تا دگر آید بهار
بلبل دستان بخوان، مرغ خوش الحان بدان
طوطی شکرفشان، نقل به مجلس بیار
بر طرف کوه و دشت، روز طوافست و گشت
وقت بهاران گذشت، گفته‌ی سعدی سعدی بیار

سعدی
برچسب ها شقایق ببار/ ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 16
  • بازدید کلی : 1,190